هنر فیلم بلاگ اسکای

هنز فیلم در موضوع نقد بررسی فیلم داخلی و خارجی فعالیت دارد

هنر فیلم بلاگ اسکای

هنز فیلم در موضوع نقد بررسی فیلم داخلی و خارجی فعالیت دارد

۱۵ برداشت بلند برتر تاریخ سینما

لانگ شات یا پلان سکانس یا برداشت طولانی حالتی در سینما است که در آن تصویر برای یک دوره زمانی غیرعادی متوقف نمی شود و دوربین به فیلمبرداری مداوم ادامه می دهد. در واقع، یک برداشت طولانی مدت برنامه ای است که بیشتر از یک برنامه معمولی طول می کشد. بنابراین نیاز به برنامه‌ریزی خاصی دارد و فیلمساز باید راه‌های مختلف کار را امتحان کند تا به نتیجه مطلوب برسد. از نحوه تمرین با بازیگران گرفته تا ترکیب قاب ها و میزانسن ها و همه اتفاقات دیگری که همه باید در یک لحظه خاص و بر اساس برنامه زمانی خاص اتفاق بیفتند تا به نتیجه دلخواه برسیم. در این مقاله نگاهی به 15 لانگ شات یا سکانس پلان مهم در تاریخ انداخته ایم و سعی کرده ایم بهترین ها را زیر ذره بین قرار دهیم.

  زمانی، آندره بازن، نظریه‌پرداز مشهور فرانسوی، در تمجید از برداشت طولانی اشاره کرد که استفاده از آن در یک فیلم به ایجاد حس واقع‌گرایی در مخاطب کمک می‌کند. به گفته وی، دلیل این امر نزدیک بودن این شیوه کار به زندگی عادی است. زندگی من و تو بدون وقفه در جریان است و هیچ وقفه ای وجود ندارد. اگر قصد رفتن از جایی به جای دیگر را داشته باشیم، باید تمام مسیر را طی کنیم و زندگی مانند فیلمی نیست که شخصیت به محض تصمیم به رفتن به مقصد برسد و داستان از آنجا ادامه پیدا کند.


در چنین شرایطی بود که سازندگان فیلم از زمان طولانی استفاده کردند تا جریان فیلم را به جریان زندگی نزدیک کنند، اما این نظریه بازن مدت هاست زیر سوال رفته است. زیرا فیلمسازان جدیدتر از این تکنیک دشوار و پیچیده برای مقاصد مختلف استفاده کرده اند و لزوماً نیازی به نمایش واقع گرایی نمی دیدند. حتی فردی مانند آرسن ولز که در زمانی که هنوز فیلم هایش را تماشا می کرد در حال ساختن فیلم بود، از این تکنیک برای ایجاد احساسات دیگر استفاده کرد. به طور کلی صحبت های بازان در مورد برداشت طولانی نکات صحیح زیادی دارد اما همیشه و همه جا معتبر نیست.


از طرفی فیلمسازان سینمای اکشن گاهی خود را اینگونه نشان می دهند تا ضربان قلب مخاطب را بالا نگه دارند. همراهی با شخصیتی در دل بازاری آشفته، در حالی که ترکش گلوله ها بر سرش می بارد، هیجان را بیشتر می کند و مخاطب احساس بیشتری با قهرمان داستان می کند. از سوی دیگر، گاهی از این روش برای تاکید بر یک حادثه در یک قاب یا موضوع استفاده می شود. به عنوان مثال، سازندگان «من کوبا هستم» از لانگ شات برای تأکید بر مضمون فعلی فیلمشان که ستایش کوبا پس از انقلاب است استفاده کردند یا در فیلمی مثل «آینه» لانگ شات رویا و واقعیت را به هم پیوند می‌دهد. که در نهایت تبدیل به یک کابوس می شود. این دقیقاً برعکس چیزی است که آندره بازن در مورد آن صحبت می کند.


اما بسیاری از فیلمسازان جسور در این سال ها به استفاده از لانگ شات در یکی دو سکانس از فیلم خود بسنده نکرده اند و سعی کرده اند کل فیلم خود را بدون وقفه در قالب لانگ شات بسازند. از فیلمسازانی چون شهرام مکری در سینمای ایران که با فیلم های «ماهی و گربه» و «هجوم» چنین تلاشی کردند تا کارگردانان آن سوی آب که کارشکنی های مختلفی را انجام دادند و گاه موفق و گاه ناموفق بودند. معروف ترین این تجربه ها تلاش الخاندرو گونزالس ایناریتو در فیلم «مرد پرنده» و سم مندس در فیلم «1917» است. باقی مانده است


اما در این بین بهترین فیلمی که در تمام طول کارش از این تکنیک استفاده کرده، «طناب» ​​آلفرد هیچکاک است که البته به دلیل محدودیت زمانی حلقه های فیلمبرداری در آن زمان، بریدگی هایی هم دارد. اما حضور چنین فیلمی در فهرست آثار استاد نشان از تجربه گرایی او حتی در اوج حرفه و محبوبیت دارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد