شکی نیست که بسیاری از نویسندگان سینما به ویژه سینمای آمریکا و هالیوود از استنلی کوبریک الگوبرداری و الهام گرفته اند. این به لطف میراث بزرگی است که کوبریک از خود به جا گذاشت و سبک منحصر به فرد و پیشرویی که در آثارش داشت. او آنقدر در عرصه های مختلف سینما پیشتاز بود که به یکی از ارکان سینمای مدرن تبدیل شده است. در واقع فیلمسازانی که چنین تاثیری در سینما داشته باشند کم نیستند. او با شاهکارهایش که سینما را از نظر بصری و تکنولوژی به سطح بالاتری رساند، امکانات سینما را به همگان نشان داد و این باور را در نسل های مختلف القا کرد که می توان به هر چیزی که در اکران سینما تصور شود دست یافت.
به همین دلیل فیلم ها و سریال های زیادی در تاریخ سینما و تلویزیون وجود داشته اند که با افتخار نشان عضویت در کلوپ هواداران کوبریک را برای دیدن همگان بر روی سینه خود بسته اند. اما همه در ارجاع به آثار کوبریک خلاقیت خاصی نداشته اند. در واقع به راحتی می توان بخشی از فیلم کوبریک را کپی کرد و در فیلم یا سریال خود قرار داد. ارزشمندتر این است که آدادی دین الهام اصلی است که این پنج فیلم از آن غافل نشده اند. بسیاری از فیلمسازان به طرق مختلف به کوبریک و آثارش ارجاع داده اند، اما این پنج فیلم این کار را به شیوه ای آشنا و جالب انجام داده اند و برای خود صحبت می کنند. لزوماً کپی نیست.
ادای احترام سینما و تلویزیون به استنلی کوبریک
5. هانیبال
هانیبال استنلی کوبریک
سال پخش: 2015-2013
خالق: برایان فولر
بازیگران: مس میکلسن، هیو دنسی، کارولین داویرناس، گیلیان اندرسون، لارنس فیشبرن
امتیاز فیلم Rotten Tomatoes: 92 از 100
خلاصه داستان : یک مامور اف بی آی به نام ویل گراهام روش خاصی برای دستگیری قاتلان دارد. به این ترتیب با تمرکز خود را به جای قاتل می گذارد و به جای قاتل می اندیشد. او پس از مدتی با روانپزشک معروفی به نام هانیبال لکتر آشنا می شود و پس از آن هر دو با هم در پرونده های مختلف قتل همکاری می کنند و موفق می شوند چندین قاتل را دستگیر کنند.
خواندن تاریک و غم انگیز برایان فولر از آدم خوار محبوب فرهنگ عامه به یکی از زیباترین و جذاب ترین سریال های تلویزیونی سال های اخیر تبدیل شد. اولین قسمت از سریال محبوب «هانیبال» به استنلی کوبریک ادای احترام کرد که بسیاری از بینندگان حتی متوجه آن نشدند. در اولین نمایش Apéritif به کارگردانی دیوید اسلید، ویل گراهام (هیو دنسی) و جک کرافورد (لارنس فیشبرن) در حمام صحبت می کنند که تقریباً دقیقاً همان صحنه است. که جک تورنس و دلبرت گریدی اولین گفتگوی خود را در فیلم "درخشش" دارند. جالب است که تهیه کننده سریال در مصاحبه ای با انترتینمنت ویکلی آن را با سریال The Shining کوبریک مقایسه کرد و گفت: ما داستان مردی را روایت می کنیم که با تخیل خود زندگی می کند و به تدریج در طول فصل ذهنش زندگی می کند. دست می دهد "تنها تفاوت این است که این مرد الکلی نیست."
«ناپلئون» و دو فیلم دیگر که استنلی کوبریک هرگز نساخته است
۴. ماه (Moon)
ماه
سال اکران: ۲۰۰۹
کارگردان: دانکن جونز
بازیگران: سام راکول، بندیکت وانگ، دومینیک مک الیگوت، کایا اسکودلاریو
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
خلاصه داستان: فضانوردی به نام سم بل از طرف سازمان فضایی ناسا مأموریت دارد تا در طول سه سال به اکتشاف و بررسی در سطح کره ماه بپردازد. او در طول این سه سال در کره ماه تنهاست و هر روز ثانیهشماری میکند که دوره مأموریتش تمام شود تا بتواند به زمین و پیش خانودهاش برگردد و در طول این مدت تنها همدم او کامپیوتر پیشرفتهای به نام گرتی است.
استنلی کوبریک تأثیر زیادی بر دیوید یویی، خواننده و آهنگساز بریتانیایی داشت، بنابراین عادلانه بود که دانکن جونز، پسر این موزیسین، زمانی که میخواهد اولین فیلم بلند سینمایی خود را بسازد، این را در فیلمش لحاظ کند. شباهت «ماه» با «۲۰۰۱: ادیسه فضایی» جز اینکه هر دو داستان علمی-تخیلی هستند، گرتی (GERTY) فیلم «ماه» که کوین اسپیسی جایش حرف میزند، آشکارا شبیه هال (HAL) است، که نام انسانها و صدای متواضع را دارد و همان ویژگیها را دارد. پدر و پسر در ادای دین و احترام به استنلی کوبریک به یک شکل رفتار میکنند اما فیلم «ماه» این کار را به گونهای انجام میدهد که از ارزشهای خود بهعنوان یک فیلم علمی تخیلی واقعی قرن بیست و یکمی خوب کم نمیکند.
۳. بارتون فینک (Barton Fink)
بارتون فینک استنلی کوبریک
سال اکران: ۱۹۹۱
کارگردان: برادران کوئن
بازیگران: جان تورتورو، جان گودمن، مایکل لانر، جودی دیویس، جانی ماهونی، استیو بوشمی، دیوید واریلو
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰
خلاصه داستان: یک نمایشنامهنویس موفق نیویورکی به کالیفرنیا میرود تا فیلمنامه بنویسد و به حقیقت جهنمی هالیوود پی میبرد.
برادران کوئن با ادای احترام به کوبریک غریبه نیستند، بنابراین با ساختن فیلمی که بخش زیادی از داستانش در محدوده غارهای یک هتل نحس میگذرد، اجتنابناپذیر بود که این اتفاق بیفتد. «بارتون فینک» و «درخشش» هر دو در مکانهایی بدیمن و اضطرابآور میگذرند، حول محور نویسندگانی میچرخند که دارند تلاش میکنند کتابشان را بنویسند، و چندین نمای استدیکم (دوربین پایدار نما) در «بارتون فینک» وجود دارد که تقریباً بازسازی تحسینبرانگیز شاتهای مجلل کوبریک هستند. حتی شوخی فیزیکی هم در «بارتون فینک» دیده میشود. بیرون در چند اتاق کفشهای واکسزده براق چیده شدهاند. کفش؟ براق؟ برق انداختن کفش؟ «درخشش»؟ البته شوخی سطح بالایی است که شاید همه کس متوجه نشوند.
۱۰ توصیهی مهم استنلی کوبریک بزرگ دربارهی فیلمسازی
۲. بین ستارهای (Interstellar)
بین ستارهای
سال اکران: ۲۰۱۴
کارگردان: کریستوفر نولان
بازیگران: متیو مککانهی، ان هتوی، جسیکا چستین، بیل اروین، الن برستین، مایکل کین
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۳ از ۱۰۰
خلاصه داستان: آینده کره زمین و مردمش دارد به نابودی میکشد. یک تیم مکاشفاتی به درون یک کرمچاله سفر میکنند تا شاید بتوانند بشریت را از شر پایانی محتمل نجات دهند.
کریستوفر نولان هم مثل کوبریک طرفداران دوآتیشه زیاد دارد. این را هم همه میدانند که نولان در کارهایش تا چه اندازه از فیلمهای استنلی کوبریک الهام گرفته است. «میان ستارهای» بیش از تمام فیلمهایش این تأثیرپذیری را فریاد میزند. در «میان ستارهای» ارجاعات و ادای دین زیادی به «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» وجود دارد اما هرگز از فیلم بیرون نمیزند. در عوض به خوبی در قصهای که خیلی نولانی است، جا میگیرد اما نسبت به منبع الهامش هم آگاهی دارد و آن را کتمان نمیکند. ارجاعات بصری و روایی «میان ستارهای» از TARS و CASE که در واقع همان HAL را تداعی میکند، طراحی مستطیلیشکل رباتها منعکسکننده یکپارچگی «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» است، در حالی که هم کلاسیک کوبریک و هم «میان ستارهای» کوبریک دارند تصویری فراواقعی را از تجربه انسانی به نمایش میگذارند.
۱. سیمپسونها (The Simpsons)
سیمپسونها، استنلی کوبریک
سال پخش: ۱۹۸۹ تا امروز
کارگردان: مت گرینیگ
صداپیشگان: دن کستلانتا، جولی کاونر، نانسی کارترایت، یاردلی اسمیت، هانک آزاریا، هری شیرر
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
خلاصه داستان: روابط و اتفاقات خانواده سیمپسون، هومر، مارج، بارت، لیسا و مگَی در شهر ساختگی اِسپرینگفیلد زندگی میکنند.
فرهنگ پاپ پر از ادای احترام کوبریک است، اما هیچ فیلم یا سریال تلویزیونی به اندازه «سیمپسونها» طولانی نبوده و در مدتزمانی طولانی دوام نیاورده است. بماند که این سریال در سالهای اوجش پر از ارجاعات درجهیک و درخشان به تاریخ سینما بوده است. از «درخشش» تا «پرتقال کوکی» (A Clockwork Orange) تا گوش دادن به ساندترک «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی»، این طور به نظر میرسد که نویسندگان «سیمپسونها» با ارجاعات فراوانی که به فیلمهای کوبریک دادهاند، در سالهای اول طرفداران پر و پا قرص این فیلمساز بودهاند.