در فیلمهای اکشن و ابرقهرمانی، مانند زندگی، معمولاً انتظار داریم نیروی خیر بر نیروی شر پیروز شود. به همین دلیل معمولاً قهرمانان این داستان ها به گونه ای نوشته می شوند که قدرت و توانایی بیشتری نسبت به نیروی شیطانی دارند. اما حتی اگر آن را نداشته باشند، داستان و ژانر آن را ایجاب می کند که قهرمان در نهایت پیروز شود. با این حال، گاهی اوقات در سینمای هالیوود، حتی خاطره انگیزترین ابرقهرمانان و قهرمانان فیلم های اکشن نیز لیاقت برنده شدن را ندارند. زیرا با وجود پیروزی خیر در پایان، گاهی اوقات شرور فیلم های اکشن و قهرمان به معنای واقعی کلمه جنگنده ای بسیار قوی تر و بهتر از قهرمان است. وجود یک ضدقهرمان که بتواند با قهرمان همگام شود، تعلیق را برای مخاطب باورپذیرتر و جذاب تر می کند. اگر قهرمان کاملاً بر ضد قهرمان برتری داشته باشد، تعلیق داستان کارساز نخواهد بود. در عین حال این خطر را ایجاد می کند که قهرمان در پایان فیلم مستحق پیروزی نباشد.
در فیلم هایی مانند راکی چهارم و پلنگ سیاه، ضدقهرمان رقیبی شکست ناپذیر است و با توجه به مهارت های بهتر و بالاتری که دارد باید پیروز میدان شود. اما طبیعی است که قهرمان در نبرد پیروز شود، زیرا باید اینگونه باشد، مخصوصاً زمانی که نقش قهرمان را ستاره های بزرگ سینمای اکشن بازی می کنند. اما گاهی نقش ضدقهرمانان را نیز بازیگران قوی قوی ایفا می کنند که قدرتشان بیشتر از قهرمان نمایان است. این در کنار طراحی اکشن و مبارزه ای خوب، کلید ساخت یک فیلم اکشن خوب است. با این حال، تعداد کمی از شرورهای فیلم های اکشن در مقایسه با بسیاری از قهرمانان قدرتمند و ماهر هستند و در واقع، در پایان داستان به هیچ وجه نباید شکست بخورند.